پريساپريسا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

پريسا دردونه مامان و بابا

اخرين سونوي پريسا جونم

سلام دختر نازم.خوبي؟؟؟؟؟؟؟؟؟امروز رفتم اخرين سونو تا از سلامتيت مطمئن بشم گلم ماشالا قلب نازنينت مثل ساعت ميزد و خوب توپولي شده بودي افرين دخترم خوشحالم كه قلبت خوب ميشه فقط دكتر گفت بعد زايمان بهتر چك بشه براي اينكه خاطرمون جمع بشه كه من مطمئنم هيچ مشكلي نداره و خداي مهربون مواظب من و شما هست خيلي خوشحالم تا 14 روز ديگه مياي بغلم عشق من
28 ارديبهشت 1392

بدون عنوان

سلام دختر نازم.خوبي مامان.اين روزا ماشالا خوب شيطوني ميكني بابايي ميگه چه دخمل قوي اي داريم چه لگدايي ميزنه قربونت برم بي صبرانه منتظر ديدنت هستم و روزها رو ميشمارم تا شما رو بغل كنم عزيزم شنبه قرار برم سونو و شما رو ببينم اميدوارم شما هم دخمل خوبي باشي و قلبت مثل ساعت بزنه عشق مامان اميدوارم اين روزا هم زودي تموم بشه و شما سالم بياد بغل ماماني ...
27 ارديبهشت 1392

پريسا و شيطونياش

دختر نازم اين روزا ماشالا خوب شيطوني ميكني و تكون ميخوري بابايي هي مياد دستشو ميذاره رو دلم و باهات حرف ميزنه اما شما گاهي تا بابا دستشو ميذاره تكون نميخوري منو بابايي عاشق تكوناي شماييم عزيزم خيلي شيرينه اين روزاي اخر خيلي دير ميگذره ايشالا خانوم دكتر گفته شما 10 خرداد مياي يكم استرس دارم ولي اميدم به خداست شما هم مواظب خودت باش و خوب رشد كن عسلكم ...
15 ارديبهشت 1392

مامان و ديابت

سلام دخترم ماشالا اينقدر شما شيريني كه نيومده مامان ديابت گرفته دخترم مواظب خودت باش شيريني هاتو بذار وقتي اومدي بيرون تا يك وقت اون تو واست مشكلي پيش نياد همش نگران شما هستم كه اين قند لعنتي تاثيري روت نداشته باشه خيلي رعايت ميكنم طوري كه 3 كيلو لاغر شدم مهم نيست فقط اميدوارم شما خوب رشد كني و اين هفته هاي اخرو تحمل كني و واست مشكلي پيش نياد وروجك من ...
15 ارديبهشت 1392

خريدهاي مامان جون واسه پريسا خانوم

سلام دخترم خوش بحالت همه اينقدر دوست دارن مامان جون كه همش در حال خريد واسه نوه عزيزشه هرچي ميبينه دوست داره واسه شما بخره اين مدت هرچي سفر رفته واسه شما كلي خريد كرده سنگ تموم گذاشته و منتظر زودتر شما رو بغل كنه تقريبا خريدهاي شما تموم شده و ديگه تا اخر اين هفته اتاقت رو ميچينم گلم بابايي ذوق داره همش ميگه پس كي ميچيني ديشب هم بلاخره لباسا و وسايل شما رو اماده كردم و ساكمون رو بستم تا اماده باشيم واسه روز ديدار راستي از الان نيومده دايي سعيد واست يه وان يكاد كوچولو ناز خريده تا شما چشم نشي منو بابايي هم واست يه النگوي خوشگل خريديم مباركت باشه دخترم ...
15 ارديبهشت 1392

سونو تعيين جنسيت

دختر نازم بابايي از همون روز اول كه شما تو دلم بودي ميگفت ني ني خانوم هرچي ميگفتم از كجا معلوم ميگفت من مطمئنم اي شيطون خوب خودتو تو دل بابايي جا كردي ها دفعه اول كه رفتم سونو شما پشتت رو به ما كرده بودي اما دكتر از همون پشت گفت احتمالا دختر من خيلي خوشحال شدم اما بيشتر نگران قلب كوچولوت بودم چندين بار سونو رفتم تا اينكه قطعي گفتن شما دختري عزيزم بابايي همش ميگفت ديدي من درست گفتم البته بگما خيلي ها به شما حسودي ميكنن و ميگن خوش بحالت دخمل داري خدا خيلي دوست داشته من و بابايي و  مامان جون و باباجون خيلي خوشحاليم عزيزم و تنها ارزومون سلامتي شماست گلم ...
15 ارديبهشت 1392

اولين پست

سلام دخترم من امروز بعد 9 ماه تصميم گرفتم برات وبلاگ درست كنم تا خاطراتتو توش ثبت كنم ببخشيد يكم دير شده دختر نازم مواظب خودت باش و از اين روزاي اخر جنينيت خوب استفاده كن و سر موقع بيا پيشمون
15 ارديبهشت 1392
1